۱۴۳ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

کی درست میگه!

من دو گروه معترض دارم! 

اونهایی که کامنت میگذارن عریان می نویسم و میگن چقدر رو حرف میزنی

و گروه دوم که میگن چقدر مبهم مینویسی؛ اگر قراره فقط خودت متوجه بشی چرا اینجا می نویسی!

ایستگاه پایانی می باشد

آدمها برمیگردن ببینن آب باریکه ای هست یا نه.وگرنه احمق که نیستن؛ میفهمن سکوت سابق یعنی از رودخانه ی مواج احساسات دیگه خبری نیست.

ست کردن

فکر کن شماره موبایل یکی اولش 935 باشه بعد آخرین بازدیدش هم 9:35. جالب نبود؟!

شابلون

هر وقت کار بدی میکنم مامان میگن: خدا انشالله یه بچه بهت بده درست مثل خودت!

هر وقت هم کار خوبی میکنم همین رو میگن! خوب الان مثل من شدن دعاست یا نفرین؟

فلفل سوز

دیروز داشتم خاطره روزی که ماشین فروختم به زهرا میگفتم. گفتم زهرا خیلی سخته آدم ببینه عزیزش با یکی رفت و از این دست حرفها؛ که یکدفعه رسیدیم به سیما و حرفمون ناقص موند. زهرا من بهت دروغ گفتم. سختیش فقط یه لحظه بود. یه سختی فلفلی. باور کن تندی هیچ فلفلی تمام عمر آدم رو نمیسوزونه. از یک جا به بعد آدم ها دارن با تداوم حسی فیلم بازی میکنن. منم شبی که آقای زورگیر محبت کرد به زور تهدید چاقو گوشیم رو برد اولش ناراحت شدم داد زدم کمک دزد اما میدونی از یه جایی به بعد سوزش آنی تموم شده بود و من هنوز داشتم داد میزدم. داشتم داد یه اتفاق دیگه رو اونجا میزدم و وانمود میکردم از اونچه پیش اومده غمگین و عصبانی ام. زهرا هیچ چیز آدم رو برای تمام عمر غمگین نمیکنه. 

آنچه در قسمت بعد خواهید دید

در آذر امسال میخوام تلاش کنم یک نشدنی هشت ساله رو شدنی کنم. آیا موفق میشوم؟ آیا میتوانم؟ در ماه بعد خواهیم دید.

تاب آوری همیشه هم خوب نیست

دوست ندارم شبیه شما ادامه بدم وقتی پشیمون و خسته ام. ترجیح میدم به حسم احترام بگذارم. مردم برای مردن من تره هم خورد نمیکنن بعد نگران اینکه وای بعدش چی فکر میکنن باشم؟!

پای آن سرو روان اشک روانی داشتم*

تو برای من خیلی عزیز و مهمی اما قطعا خودم مهم ترم. از حمایت و محبتت ممنونم. راستش این همزیستی عذاب وجدان و علاقه داشت خفه م میکرد و انقدر در هم تنیده بود که قابل تفکیک نبود. تو وطن منی. میخوام تلاش کنم ببینم میشه وطنم رو تغییر بدم یا نه.

یک "منِ راحت"

 تغییر کردم. دیگه شیرجه نمیزنم برای خدمت به عزیزان؛ خوب هرکس اگر بخواد مسئولانه رفتار کنه باید خودش رو دوست تر داشته باشه و از زندگی خودش مراقبت کنه. رفتاری که پیش تر ها اسمش ایثار و محبت و گذشت بود امروز در من به حداقل رسیده و تبدیل به سازگاری شده.

دو نیمه ی لیوان

آیا اشتباه کردم گفتم همه ما یک بخش مشمئزکننده و یک بخش خوشایند داریم ؟ هنوز هم همین نظر رو دارم. میتونیم خودفریبی کنیم بسیار منزجر یا مجذوب آدمها بشیم اما حقیقت این هست که هر دو باهم هست.