چشمی "چشمتر" میخواستم برای دیدار تو.

میگویی باید به توافق برسیم باید به نتیجه برسیم اما من دلم میخواهد یاد بگیرم و ببینم تو را؛ دیداری که بارش رحمت است بر بیابان

و فکر میکنم حالا این توافق اگر با نظر من پیش نرود هم، باز به منفعت من هست.

توافقی که ماحصلش "همراهی" باشد بیش ازینها می ارزد که بخاطر جزئیات کم ارزش به هم بریزد. جلوتر میرویم و اگر اشتباهی هم پیش آمده بود باهم میسازیم؛ باهم درستش میکنیم. ما همدیگر را داریم و نفس گرم تو دلگرمی و ثروت بزرگی ست برای من.