شب بیرون بودم مامان تماس گرفت گفت الوپیک برات یه پاکت هدیه و یه دسته گل آورده. گفتم از طرف کی؟ گفت نمیدونم. رسیدم باز کردم ذوق کردم شادی از راه رگهام دوید در بدنم. آبنبات چوبی بین بسته هدیه ها فقط امضای شماست جانِ جانان. زهرای زیبا.