نوروز ۹۵جاده های فرعی منتهی به یزد بود. پلیس تابلو ایست حرکت داد و اشاره کرد کنار بزنم.صدای قلبم رو از شدت ترس میشنیدم؛ گفتم الان گواهینامه م رو سوراخ میکنه ماشین می بره پارکینگ جریمه میکنه و .... . از ماشین پیاده نشدم ایستادم تا پلیس بیاد. پرسیدم تخلف من چی بوده؟ آقای پلیس لبخند زد گفت خانوم برادرتون شماره ماشین شما رو دادن گفتن بهتون ایست بدیم؛ اینجا چای بخورین!!!!