بعد از سه روز کاغذ و گل و کنف را از دور کتابی که هدیه گرفتم باز کردم...
با حالی که این روزها از چشمهات می بارد رفتی کتاب را رساندی به نویسنده و او هم از همه جا بی خبر امضا کرده و مهربانی کرده در بذل کلمات. در این روزهای سختی که میگذرانی باز چقدر به من نزدیکی.