گفت: من سعی میکنم آروم باشم تو رو هم آروم کنم؛ چون هم عصبانی هستی هم داری من رو عصبانی میکنی.

در حالی که داد میزد جواب داد: آرومم! آرومم با تو؛ کی میخوای بفهمی آخه! و اشکهاش ریخت.