سفر بود.نمیشد هر روز تماس بگیرم بگویم دلتنگم.وقت نداشت.
چند برگه آ چهار چسباندم به داخلِ کمد و روی کاغذها شرح حال مینوشتم.
هجده روز بعد که برگشت دید.جلویِ کمد نشسته بود میخواند و قطره قطره میچکید روی کلمات.