سیگار را بین انگشتهاش گرفته بود انگشتان کشیده با ناخن های بلند
گفت: زلیخا از اولم راه رو اشتباه رفت نباید به یوسف میگفت دوستش داره مردها رو نمیشناخت خامی کرد
باید کاری میکرد یوسف شک کنه عاشقش شده اون وقت هیچ لباسی پاره نمیشد