گلم

تو گلی هستی که من به دروازه ی خودم زدم! 

کاش حداقل اندازه سوآرز بروز خشم بلد بودم.

انسان بودن چندمین کار سخت دنیاست

از اینکه جامعه داره به سمتی میره که آدم ها اجازه داشته باشن خودشون باشن خوشحالم. درباره خانومهایی حرف میزنم که بدون روسری در خیابان تردد میکنن. بدون شک دختر من حق انتخابش در پوشش رو به اونها که سختی شکستن این قانون ها رو پذیرفتن مدیون هست.

تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم*

کارشناس پزشکی قانونی بود. گفتم جسد معاینه میکنید دکتر؟
گفت نه؛ مجرم هایی که خودشون رو به جنون میزنن معاینه میکنیم.
تا خونه داشتم فکر میکردم آدم باید به کجا برسه که جنون براش نقطه امید باشه.

چشم کلید دار قلب بود

با خنده زدم بیرون؛ گفت چشمهات از خوشحالی برق میزنه. نگفتم چشمهام رو طوری تربیت کردم که راز اندرون رو بیرون نگه. 

دو قدم عقب تر بایستید

رفتم تو فکر. پرسید: به چی فکر میکنی؟ فقط لبخند زدم.
چرا بعضی ها متوجه نیستن پرسیدن بعضی سوالات یک حق هست که ندارن! حتی اگر نشونه صمیمیت هست ، بی مقدمه صمیمی شدن به من احساس ناامنی میده. روابط عمومی خوب با تجاوز به حریم آدمها تفاوت داره.

بازهم ترنم

بچه ها یه گاز درشت و آبدار از سیب سرخ بهشت هستن. 

دیر فهمیدن از نفهمیدن بدتره!

ریاضی مهندسی پیشرفته و مقاومت مصالح و کنترل پروژه م نیست. هروقت ازتون کتابی به امانت خواستن یک نه قاطع بگید که مثل الان من نشید. البته این رو وقتی فهمیدم که دیگه تقریبا چیز زیادی در کتابخونه باقی نمونده.

امنیت سفر

تپ سی گزینه ای دارد به نام امنیت سفر؛ با این کارکرد که شما مسیر لحظه به لحظه ای که میروی از روی نقشه با یک نفر که خودت انتخاب میکنی به اشتراک میگذاری. همه را گفتم که به اینجا برسم؛ روانشناس ها امنیت سفر زندگی در این جهان هستند به این دلیل ساده که میدانند ما کجای مسیر زندگی هستیم.

خواص تابع یکنواخت

گفت قهری با من؟ گفتم نه.
پس چرا دیگه به هیچی اعتراض نداری. هرکاری میکنم موافقی.
یه حرفی زدم موضوع رو عوض کنم که الان یادم نیست.
ماجرا اینجاست که اعتراض کردن به امیدواری نسبت به یک آدم نیاز داره.

دو زیستان

جز تو بعید میدونم کسی به من لاک هدیه بده؛ منو دعوت کنه بهم ورق بازی یاد بده یا پیشنهاد بده بریم ترکیه کنسرت ابی. جز من کسی جرئت نمیکنه یک ربع به پنج صبح تو رو بفرسته نونوایی!