تیکه ای از خودم رو جدا میکنم رها میکنم که باقیمونده ی خودم رو نگه دارم.
تیکه ای از خودم رو جدا میکنم رها میکنم که باقیمونده ی خودم رو نگه دارم.
و گفت : چون مار که از پوست به در آید، از خویشتن به در آمدم.
* از کتاب نوشته بر دریا، ابوالحسن خرقانی
نوشتم : بدین وسیله به استحضار میرسانم شما جزو خاطرات خوب گذشته منی که هرگز فراموش نمیکنم؛ میلادت بر من مبارک که دارمت و دوست دارمت .
همکارم تماس گرفته میگه پیامک هات داره برای من میاد خانوم سروری!
هم آقای همکار و هم عزیزی که تولدش بود هم فامیلی هستن و به نام مشترکی در گوشی من ذخیره شدن! :/ و خوب از بدشانسی من متوجه شدم تولدشون هم در یک روز مشترک هست!
پراید ۱۱۱ امروز به ۴۰ میلیون رسید. ما نسلی بودیم که اهداف حداقلی و فقیرانه مون به آرزو تبدیل شد.
باز شروع کرد که : من همیشه تنها بودم همیشه خودم بودم حمایتم نکردی کنارم نبودی نشنیدی منو ندیدی منو؛ میگم درست میگی منو ببخش
گفت: همین که خطاهاتو میپذیری خوبه.
خودشیفته ها یه موهبتن برای شما که هرگز به قدر کافی قدردانشون نبودین. یقین کردین به این ویژگی؛ بحث نکنید. بی سر و صدا فرار کنین و خودتون رو از این موهبت عذاب آور نجات بدین.
یک سری دردها هست که آقایون هیچ وقت درک نمیکنن، مثلِ " مو درد"
اینکه ۱۲ ساعت یا بیشتر و کمتر موها رو ببندی و وقتی مقنعه و روسری رو درمیاری ابتدای اتصال مو به ریشه چه دردی داره! :/ و حرکت برس وسط موهات یه روند دردناک میشه!