حتی وقتی محکم در رو پشت سرت می بندی و میری منتظری یکی پشت سرت بیاد تو کوچه.
اما از پیچ کوچه که رد شدی و نیومد دیگه غمت نباشه.
زهرا تو از پیچ کوچه رد شدی؟
حتی وقتی محکم در رو پشت سرت می بندی و میری منتظری یکی پشت سرت بیاد تو کوچه.
اما از پیچ کوچه که رد شدی و نیومد دیگه غمت نباشه.
زهرا تو از پیچ کوچه رد شدی؟
سعدی میخونم و تو نمیدونی در غزلهاش چقدر ازت یاد کرده.
*عنوان از حامد عسکری
به بهانه عید رفتم سراغش. چند شب قبلش بحثمون شد و در آستانه یک نیمچه قهر عمیق بودیم.
گفت اومدنت یعنی اشتباهت رو پذیرفتی دیگه؟ گفتم دلتنگیم رو پذیرفتم.
وگرنه هنوزم حس نمیکنم اشتباه از من بوده یا حداقل به خطایی که کردم آگاه نیستم.حتی یه کم هم ازت دلخورم بابت رفتارت ولی فدای سر دلتنگی.