تصادف بدی کردم. ستون ماشین پیچید.خودم زنده ام و سالم.مقصر؟ منم!
افسر جریمه م کرد؛ درست نمیدونم چون زنده موندم یا تخلف کردم! به هر حال کسی مجازات رو به تاخیر نمی اندازه.جز تو که همیشه می بخشی.
تصادف بدی کردم. ستون ماشین پیچید.خودم زنده ام و سالم.مقصر؟ منم!
افسر جریمه م کرد؛ درست نمیدونم چون زنده موندم یا تخلف کردم! به هر حال کسی مجازات رو به تاخیر نمی اندازه.جز تو که همیشه می بخشی.
تندیس سخت ترین سیلی که خوردم میرسد به "خدا بیامرزش" هایی که شنیدم. چون یادآوری میکنن واقعا دیگه نیست.
مثل یک قطره آب که وقت تابش آفتاب روی زمین بچکه و گم بشه...هرچی میگردم پیدات نمیکنم.
نمیدونی چای خوردن بی اینکه بشنوی من رو، چقدر سخت شده.چند سال وقت می بره یکی انقدر منو بلد بشه؟ که یکی رو به قدری بلد بشم که وقتی صدام میکنه از فاطمه گفتنش بدونم دقیقا میخواد از چی حرف بزنه...
بغلم کن غمِ در زخم، شناور شده ام
بغلم کن گلِ بی طاقتِ پرپرشده ام
بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود*
* از حامد ابراهیم پور
هرجا داشتی از خستگی تموم میشدی یادت بیاد زندگی به هیچ کس قول نداده آسون باشه.