آدمهای دیر رنج؛ آدمهایی که بی خیال و سربه هوا و خونسرد هستند و هر حرفی اونها رو ازرده خاطر و پریشان نمیکنه.
آدمهای دیر رنج؛ آدمهایی که بی خیال و سربه هوا و خونسرد هستند و هر حرفی اونها رو ازرده خاطر و پریشان نمیکنه.
امشب داشتم فکر میکردم چرا تو همیشه یه طوری با من رفتار میکنی انگار من کارمندتم؟
روزهایی رو سپری میکنم که فقط خودم میدونم چقدر قوی شدم چون فقط خودم دیدم که چقدر عمیق شکستم.
بابا موسم گل رو گوش میده با صدای خانوم پوران و با خواننده همخوانی میکنه. من دارم قرمه سبزی و زرشک پلو درست میکنم؛ میگه خسته نکن خودتو. غذا از بیرون میگیریم؛ گفتم درست میکنم فردا که سرکارم بخوری بدونی خیلی دوستت دارم. گفت میدونم دوستم داری بیا چای بخوریم؛ چای دم کردم با گل محمدی و بهارنارنج و هل و زعفران و دارچین. چای خوردن رو با تو دوست دارم که بهترین رضای دنیای منی.