دزدی که رفت

صبح تماس گرفته میگه آقادزده اومد همه پولهای ما رو برد. میگم خواب دیدی؛ واقعی نیست عزیزم.
میگه با چشم های خودم دیدم خواب نبود....
ما گاهی داریم در یک خواب زندگی میکنیم؛ هرچی هم دیگران میگن بیدارشو تموم شده میگیم نه

روح تکانی

اول فرودین سال نوی عمومی ست. تولد؛ سال نوی شخصی و خاص یک نفر است.
تولدم برای من شبیه به اتمام و شروع سال مالیاتی ست. استهلاک روحم را حساب میکنم حسابم را با خودم روشن میکنم. روزهای سخت و پر محاسبه ای ست و خوب غمگینم اغلب کمی قبل تا کمی بعد از تولدم...غم بی دلیلی هم نیست؛ یک سال دیگر هم رفت.

کلید که داری

روحم سرماخورده.

در و پنجره ها رو می بندم دلم گرم بشه

تو پشت در نمون؛ رسیدی برگرد خونه.



هرکه محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد*

سعدی در بیت فوق تو را تصویر کرده.

مهربانیهات دشمن خستگی ست

بعد از سه روز کاغذ و گل و کنف را از دور کتابی که هدیه گرفتم باز کردم...
با حالی که این روزها از چشمهات می بارد رفتی کتاب را رساندی به نویسنده و او هم از همه جا بی خبر امضا کرده و مهربانی کرده در بذل کلمات. در این روزهای سختی که میگذرانی باز چقدر به من نزدیکی.

پنجره رو یادت رفت باز بگذاری

دکتر از سفر برگشته و تازه سال نو مبارکی و این حرفها

که بچه بنشین سر درست.

و من حرف درس که بشود طفل گریزپا که نه؛ دو بال دارم و فراری ام :)

یک میلیون گل رز*

چند روز و شب است در فکر توام و چون میدانم پریشانی حرفی نزدم. دلتنگی و پریشانی داشت در دیگی که سَرِ من بود باهم قل میزد.سحر دیدم پیامت را...و حالا پریشان ترم. چرا خوب نیستی خانومِ عزیزِ ما و چرا شبهات به بی خوابی میگذرد؟!

از دل همه را تکانده ام الا تو *

خدایا من حتی برای اشتباهاتم به کمکت نیاز دارم.
نزدیک باش که صدات کنم
کفشهام رو کندم و نزدیک نورم؛ صدات رو کم دارم.

یه حبه قند

خوشبخت ها

شبیه من هستن

وقتی تو رو دارم.

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست*

وقتهایی که قهر میکنی؛ منو بو بکش.

من یه جایی نزدیک دفتر کارت یا خونت هستم.

ببین! من قهر نمیکنم و با فرصت دادن به بهانه اینکه متوجه بشیم کی اشتباه کرده شما رو از خودم نمیگیرم.

امضا؛ خواهر کوچیکه