اگر تو رو ندیده بودم فکر میکردم پشت خوبی آدمها حتما خوبی هست!
اما حالا بعد از دیدن تو یقین دارم هزارشیوه وجود داره برای خوب نشون دادن بدی.
من همونم که ۱۷ سالگی بخش هایی از نظم و نثر سوانح العشاق غزالی رو از سر علاقه حفظ بودم در عین اینکه دیگه همون نیستم که در ۱۷ سالگی بخش هایی از نظم و نثر سوانح العشاق رو از سر علاقه حفظ بودم.
فقط آدم هایی که یک یا چند نفر دنبالشون هستن تا همه زندگی رو روبه راه کنن وقت میکنن مادام العمر غصه بخورن. بقیه پامیشن خونه رو مرتب میکنن قبض و شارژ ساختمون و برق و وام و ... رو پرداخت میکنن لباسها رو از اتوشویی میگیرن نهار درست میکنن و زندگی رو ادامه میدن.
استعداد عجیبی دارم که روزهای متمادی در تخت بمانم تا غرق شوم در خواب و بیداری.قطعا از چنین وضعی خسته هم نمیشوم. بیشتر دارم مراقبت میکنم استعدادم شکوفا نشود.
با "کلمه" تو را بغل میکنم ؛ با "سکوت" خودم را.
گاهی همراهم باش و تماشا کن بغل کردن خودم را اما چیزی نگو که به نفع دوست داشتن تو از مهربانی با خودم دست بکشم.