شبیه یه شوخی تلخ که زیادی ادامه پیدا کرده.
نمیشه جدی باشه. منتظرم یکی با صدای بلند بگه واقعیت نداره.چرا هیچ کس چیزی نمیگه؟! مامان من تو کما نیست. پس اون خانوم که همه مراقبن من به دیدنش نرم کی میتونه باشه؟
شبیه یه شوخی تلخ که زیادی ادامه پیدا کرده.
نمیشه جدی باشه. منتظرم یکی با صدای بلند بگه واقعیت نداره.چرا هیچ کس چیزی نمیگه؟! مامان من تو کما نیست. پس اون خانوم که همه مراقبن من به دیدنش نرم کی میتونه باشه؟
بلدم خودم رو آروم کنم. یکی از راه هاش حرف زدن با اهل هاست. یه راه دیگه حرف نزدنه.
دیدی یکی رو خیلی دوستش داری ولی نمیتونی کنارش طاقت بیاری و ناگزیر ترکش میکنی؟ دوستش داری ولی خسته ت کرده؟
احساسم به کارم اینطوری شده. دوستش دارم و منتظرم قراردادم تموم بشه که ازش جدا بشم.