تو برای من مثل سرطانی.
بدن با خونریزی برای توده بدخیم سرطانی که ازش جدا شده گریه میکنه؛ من چه جوری غصه تو رو نخورم که یه تیکه از من بودی حالا گیرم یه توده سرطانی که بخشی از من بود.
میشه خواهش کنم نباشی؛ که نداشته باشمت؟
بدن با خونریزی برای توده بدخیم سرطانی که ازش جدا شده گریه میکنه؛ من چه جوری غصه تو رو نخورم که یه تیکه از من بودی حالا گیرم یه توده سرطانی که بخشی از من بود.
میشه خواهش کنم نباشی؛ که نداشته باشمت؟