امروز پنجره رو که باز کردم پاییز پیچید تو خونه....
دوست داشتن در ذهن من یکپارچه ست؛ با شوق با غم با سوء تفاهم با درک مشترک با ناامیدی با آرامش. آدمها همیشه با مرگ و جدایی در معرض نبودن هستن؛ و من این رو همیشه یادم هست. برای " دوست داشتن" ی های زندگیمون حمایت و محبت و توجه و وقت و انرژی بگذاریم تا نبودنشون رو با آرامش بپذیریم.
خودتون رو از لذت گوش دادن آهنگهای ۶ و ۸ محروم نکنید؛ اصلا شادی کمی نیست . مثلا الان من دارم دیونه دوست داشتنی علیرضا طلیسچی گوش میدم.
نوشت: مثل بچه ها می مونید شما؛ لجتون میگیره، دعوا میکنید، خودخوری میکنید، سوء برداشت میکنید. در صورتی که میتونید با یه توضیح دو خطی همه چیز رو حل کنید.
من هنوزم بلد نیستم اون توضیح دو خطی رو بدم.
من واقعا به کلمه ها اعتماد ندارم. کلمات آدمها یک سری تبلیغات جذاب هست. هر کس یک وجود دیگری هست فارغ از کلماتش. من به بیلبوردهای رنگی به استندها به کاتالوگ های براق باور ندارم.
تیکه ای از خودم رو جدا میکنم رها میکنم که باقیمونده ی خودم رو نگه دارم.
و گفت : چون مار که از پوست به در آید، از خویشتن به در آمدم.
* از کتاب نوشته بر دریا، ابوالحسن خرقانی