نیست دست من اختیارِ دل

قطعه " از کفم رها" را با صدای مهدیه محمدخانی گوش کنید و بگذارید ساز درخشانی و رقص صدای محمدخانی جانتان را جلا دهد.
شنا کنید در این قطعه؛ و یادتان باشد شیر عاجز است از شکارِ دل ...

تئوری انتخاب*

تنها کسی که به رفتارهاش و اعمالش میتونی احاطه داشته باشی
تنها کسی که میتونی تغییرش بدی خودت هستی.
اولش فکر میکنی فقط خودم؟ چقدر تنهام من!
بعد فکر میکنی اوه چقدر وسیع! خودم
خودم از یه جایی به بعد یه سرزمین پهناور محسوب میشه.

به ظرافتِ اعتراض

اعتراض کردن یک هنر هست.

بدونیم چه طور کجا و به چه شکل اعتراض کنیم که منجر به تغییری در شرایط بشه؛ نه اینکه صرفا واکنش نشون داده باشیم.

ماست لاکتیویا

روی بیلبورد تبلیغاتی ماست لاکتیویا نوشته بود: هضمِ همه چی آسونه!
کیمیاگری اگر هنوز رایج بود در زمانه ما حتما کیمیاگران باید پی اعجازی می بودند که هضم همه چیز را آسان کند علی الخصوص هضم آدم را.
ما در زندگی با آدم هایی همراه میشویم که هضمشان شبیه آن صحنه کتاب بادبادک باز است که دختر باید سنگ ها را در دهان می جویده. همان قدر مجاورت دردناکی ست.

بی معطلی

لطفا برای رسیدن به آرزوهاتون منتظر کسی که به جرم دوست داشتن قرار است به شما باج های عریض و طویل بدهد
؛ نباشید. خودتان را به آرزوهایتان برسانید.

نادر مثل سالم زندگی کردن

سالم زندگی کردن ربطی به میزان اعتقادات مذهبی نداره ربطی به طبقه اجتماعی و تحصیلات و استطاعت مالی نداره. سالم زندگی کردن یک سری اصول مشخص داره که کلمبیا و ایران یکسان هست.

ماهمانیم، اگر یار همانست که بود! *

کاش برگردی خونه ت. خانومت امروز کنار من بود میگفت از بالشتش تا همه ی خیابونهای شهر بوی دلتنگی میده. برگرد تا از آغشته شدن روحتون به هم حظ کنید.
*عنوان از صائب تبریزی

نوشدارویی که انقضایش گذشته

نهنگ عنبر گذاشت ببینم بخندم! خنده م نگرفت. دلم پیش مرد داستان بود. انگار زندگی پاساژگردی هست که برگردی مغازه اول و کالای مورد نظر سرجاش باشه و بخری. به نظرم رابطه عاطفی حیاط خلوت نیست که سرک بکشی بری به کارهات برسی و آخرش برگردی.

عابری گمشده در کوی رهاشدنم*

چارتار که گوش میکنم همه ی مشامم را بوی دود پر میکند؛ مثل وقتی که از ترس خالی شدن باک بنزین در ترافیک روزهای تعطیل جاده شمال کولر را خاموش میکنی و شیشه ها را پایین می آوری تا نفس بکشی اما نفسهات مزه ی دود میگیرد. لنت ترمزهایی داغ کرده،آدم هایی پریشان که از تمام رویای شمال دلشان یک اتاق خنک و دوش آب سرد میخواهد. آدم های خسته از اشتباهات تکراری.

بخشی از آهنگ آدینه چارتار

هدایت شدگان

من داش آکل بودم و تو مرجانی که باورت نشد مرا کشتی.

این وبلاگ هم، آن طوطی است.