دیگه به نظرم بخار اب نیست.
گفت : از اینکه با اون جسارت و صراحت در جلسه رسمی اعتراض کردی ازت ممنونم. سروری رفتار تو رو بخاطر حرفه ای بودنش تحسین میکنم.
فکر کنم دیگه از این به بعد هفته ای یکبار بهش سلام کنم :)
دیگه به نظرم بخار اب نیست.
گفت : از اینکه با اون جسارت و صراحت در جلسه رسمی اعتراض کردی ازت ممنونم. سروری رفتار تو رو بخاطر حرفه ای بودنش تحسین میکنم.
فکر کنم دیگه از این به بعد هفته ای یکبار بهش سلام کنم :)
مهربونیت رو کجا جا گذاشتی؟
خوش اخلاقی؛ صبوری، محبتت رو کجا
من چقدر ساده دلم که فکر میکنم جوینده یابنده ست و ممکنه روزی در تو مهربونی پیدا کنم.
اینکه دوستت دارم سرمایه ی تو هست.
هربار که می بخشمت دارم از دوست داشتنت بهای خطات رو می پردازم.
حواست هست داره از سرمایه ت کم میشه؟
چقدر خسته ام. انگار نه انگار شروع مسیر هست.
راستی این همه بی رحمی و بی انصافی حالت رو خوب میکنه؟
صبح ساعت 6 صبح راننده تپ سی آهنگ رضا بهرام پلی کرد...
لعنت به شبهای بعد از تو
و گریه کردم تا مقصد...
راننده گفت خانوم خوبی؟
خوبم؟! خوب نیستم؟! نمیدونم
زهرا
غمت هم مثل شادیت برای من عزیز و دوست داشتنی هست.
دور نشو وقتی غمگینی...
با من باش
دیروز صبح که قطعی حساب کرده بودم داستان رو به پایان هست به خودم گفتم فاطمه نترسی ها! هشت ماهی که گذشت رو ببین. تو برای تحمل دلتنگی خیلی جا داری؛ پس نگران نباش که دلتنگ بشی از رفتنش...
به خودم گفتم نترس و درست باش.
درست بودن همیشه انتخاب سخت تری هست و هر وقت میخوام درست باشم فکر میکنم تایید مامان رو دارم و این خوشحالم میکنه.
ایمان در تمام ابعادش باشکوه و زیباست
چه در بعد ایمان ابراهیم به خدا
چه ایمان من به تو
آدم بدون ایمان سست و شکننده ست
بدون پرستش زندگی روح نداره.
رفاقت کهنه شراب محسوب میشه
عشق نوشابه گازدار
دیروز تو جاده بهم گفت...یه گوشه نوشتم که یادم بمونه.