انگیزه های دور نزدن

امکان پیچاندن ساعت کاری برای من مهیاست اما از اینکه بعدش بشنوم گفتن سوگلی فلانی هست و بیاد نیاد بمونه نمونه هیچی بهش نمیگن، اجتناب میکنم.

پنج شنبه تولد مریم هست و سرکارم...مریم که میگم حس میکنم همه ی برگهای طلایی بر زمین ریخته به احترامش قیام میکنن.

فرار کردن که عار نیست

فاطمه! تو بلدی یه جوری فرار کنی که انگار داری میری.

یادته این رو بهم گفتی؟

سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت*

جماعتی که نظر را حرام می گویند

نظر حرام بکردند و خون خلق حلال

سعدی

لحظه های حضور

یادته میگفتی عصبانیت های تو انقدر جدیه که معلومه شوخیه :)

یادت میاد با غصه گفتی شروع نشده تموم شد؟ 

دیگه چی یادته؟ من تو رو یادمه و سکوتهای بی وقتت. الان وقت سکوت نبود.

از ارزنده ترین هنرها...

نحس بازی در آوردن هنر نیست.

حالا اگر کسی حس میکنه نحس باشه هنر کرده؛ شما بهش تذکر ندید. آدمها به خودشون آگاهن. فقط نرم و مودبانه ازش فاصله بگیرید.

من مومنم به بودنت...

دیشب داشتم به بنده خدایی میگفتم فُلان شرایط چقدر سخت... بعد یادم افتاد خیلی وقته معنی سختی برای من تغییر کرده.

من مامان بابام رو گذاشتم توی خاک ... واقعا دیگه هیچی سخت نیست. 

و اینکه بلدم در لحظه " از دست دادن " رو بپذیرم. از زیارت معشوق در یخچال سردخونه که سخت تر نیست. از پسش برمیام.

یادته میگفتی مومنی به من؟ بیا ببین ایمانت چه بر سرش اومده.

سنگینم

آدم وقتی به غر زدن میرسه یعنی داره یه چیز تموم شده رو به زور حفظ میکنه. 

قشنگ تر این نیست که بپذیریم؟ که نمیشه. که همینه که هست.

به قول دوستی؛ شد شد نشد نشد ولش کن.

چمدانم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم*

 

هر تلاشی که میکنم عبث و بی معنی شده. 

میخوام یه مدت کاری نکنم و فقط آرامشم رو حفظ کنم.

هرچند حفظ آرامش خودش یک دنیا کار محسوب میشه.

 

در گوش تو گویم که کجا رقص کنند*

یه طوری خسته ام که لازم دارم همه چیز رو زمین بگذارم و خودم رو بغل کنم.

 سکوت و تنهایی لازم دارم خودم رو یادم بیاد.

یه راه دیگه هم دارم

خودم رو یادم نیاد؛ اونچه که در حال هستم رو بسازم. از نو.

ابزار دارم؟ 

لوکیشن آشنا

ازت ناامیدم اما دوستت دارم.

مثل ماشین بی بنزین...

مهم نیست ماشین چند ده میلیونی هست یا چند میلیاردی، 

حرکت نمیکنه.

یادته گفتم دوست داشتن اونقدرها که تو فکر میکنی مهم نیست؟!