خودفریبی

تنها کسی را میتوان فریب داد که او پیش تر خود را فریب داده باشد.

علیرضا ایرانمهر

ازین به بعد سفر مقصد نهایی ماست*

پیش از آمدن جنازه رسیدیم سر قبر؛ برف می بارید

فکر کردم به تاریکی به تنگی دیدم هیچ کدامش دردآور نیست اما سرمای خاک خیس...

خدایا لطفا مرا یک جای گرم بمیران نرم بودنش در اولویت نیست.

*عنوان از فاضل نظری

بوی خوش اسفند

مهر؛ نور است
بگذارید به جانتان بتابد.

حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن!*

به خودمان دروغ نگوییم که قرار است چیزی را جبران کنیم فقط میتوانیم آنچه پیش تر شروع شده را ترمیم کنیم و ادامه دهیم

سبک زندگی ماری

چه خوبند مارها؛ وقتی پوست می اندازند دلشان برای پوست سابق تنگ نمیشود
پوست قبلی را ترک میکنند و میروند پی باقی زندگی...

مرا هزار امیدست و هر هزار تویی*

امروز حرارت نفس های خوشبختی را روی پوست صورتم حس میکردم وقتی با مادرم قدم میزدم.

دارم فکر میکنم شیرین تر از اینکه "دارمش" در جهانم نیست.

*عنوان از سیمین بهبهانی

فقط یک جمله وقت داری

فکر کن باید در یک جمله یک موضوع پیچیده را تعریف میکردم

سخت بود شجاعانه رفتار نکردم دروغ گفتم

خودم بودم

من هرگز نخواستم که از عشق ، افسانه یی بیافرینم .
باور کن .
من می خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم...
کودکانه و ساده و روستایی ؛
نادر ابراهیمی

ولیکن آفتابی یا مه تابان؟ نمیدانم*

من کدام نیمه ام
نیمی که به سوی تو می دود
نیمی که از تو میگریزد
غارت کردی مرا از خودم!
*عنوان از عراقی

در اندرون من خسته دل ندانم کیست*

گفت منم صبح میام همراهت؛ تا بالا برسیم وقت داریم حرف بزنیم

گفتم نه! من میرم یه چند ساعت دور باشم ار همه که حرف نزنم و نشنوم!

گفت باشه ؛ میریم چند ساعت با هم سکوت میکنیم. قبول؟

*عنوان از حافظ