هر ماه فکر میکنه بارداره
هر ماه پابه پاش شاد میشم و منتظر می مونم تا مطمئن بشیم بارداره
هر ماه میفهمیم باردار نبوده .
دو سال اینجوری گذشت و حالا خسته ست و من نمیدونم با این همه خستگیش چه کنم.
هر ماه فکر میکنه بارداره
هر ماه پابه پاش شاد میشم و منتظر می مونم تا مطمئن بشیم بارداره
هر ماه میفهمیم باردار نبوده .
دو سال اینجوری گذشت و حالا خسته ست و من نمیدونم با این همه خستگیش چه کنم.
گفت منو حلال کن
هنوز این آخری رو روی گوشیم دارم.
میخواستم بگم تو خودت تصمیم گرفتی خودتو حروم کنی؛ از دست منم کاری برنمیاد.
نگفتم.
دلتنگی مثل نیش مار هست یا تیغ ماهی مثلا.
گلوی آدم رو نیش میزنه؛ میسوزونه بعد تویی و زهر...تویی و درد.
اون بیرون کسی خبر نداره درون تو چی میگذره.