دوستم از همسرش جدا شد. نامزد کرد در حالیکه همسرسابقش هنوز از خودش میپرسید: چرا رفت؟ ازدواج کرد و همسر سابق سیگاری شد! بچه دار شد و همسر سابق به خودش میگفت چه طور ممکنه دیگه نباشه... پذیرفتن را در مراحل پیروزی بنویس.
دوستم از همسرش جدا شد. نامزد کرد در حالیکه همسرسابقش هنوز از خودش میپرسید: چرا رفت؟ ازدواج کرد و همسر سابق سیگاری شد! بچه دار شد و همسر سابق به خودش میگفت چه طور ممکنه دیگه نباشه... پذیرفتن را در مراحل پیروزی بنویس.
انقدر نزدیک نشدی که در تو خودم رو ببینم. خودت موندی و این باعث شد روان من تو رو پس نزنه. به قول خودت" میدونی میخوام چی بگم...؟"
گفت چی میگه اون شعره؟ یا بمون یا باید بمونی؟
چند لحظه فکر کردم تا یادم اومد:
من که اصرار ندارم، تو خودت مختاری
یا بمان،یا که نرو یا نگهت میدارم
همه باهم پشت چراغ قرمزیم. چراغ سبز میشه و هرکس راه خودش رو می ره. پشت چراغ قرمز موندن با یکی دو ساعت طول میکشه با یکی پنجاه سال.