Never let go*

گفت در زمان منجمد نشو. منظورش این بود که یه چیزی بود تموم شد رفت. والسلام.
*عنوان نام اهنگی از عمر اکرم

تیتر

اصلی ترین اولویتم این هست که دیگه غر نزنم و ناله نکنم. خیلی این کارو میکنم؟!

ندارندگی

امروز در شلوغی ظهر مترو داشتم فکر میکردم تنها داراییم در زندگی کمی خوش اخلاقی و وظیفه شناسی بود که دیگه این آپشن رو هم ندارم.

ان مع العسر یسری*

گفت خدا دو تا شب رو پشت سر هم نمیگذاره.

ظاهربین نباشیم

به ما تاکید موکد دارن وقتی پروژه ای زیان ده میشه باید متوقفش کرد. 
در زندگی شکست رو در نیمه راه می پذیریم یا با لبخند مصنوعی وانمود میکنیم موفقیم؟ موندن در بعضی موفقیت ها خودش نوعی شکست هست...

زانوی غم بشکن آتش ز دل بنشان*

هفته ی خود را با "گل افشان" وحید تاج شروع میکنیم. حال خوش برای خودتان بسازید.

پایانِ باز

نمیدونستم آخرش چی میشه. پنج سال صبر کردم که کاملش کنم و بنویسمش...الان پیدا کردم آخرش رو. حالا چه جوری بنویسمش؟ 

غولی آرام*

آدم بعضی چیزها را تازه وقتی میتواند به زبان بیاورد که به طرز غیرقابل برگشت به پایان رسیده باشد.

یودیت هرمان

اختتامیه جشنِ لذت

مریم گفت بی حوصلگی از تنبلی میاد. دست بردار از تنبلی. قرار شده به لذتِ بی حوصلگی خاتمه بدم.

چهارشنبه نیمه اسفند

دو ساعت و نیم وقت گذاشتیم تا یخ های یک سال و نیم دوری رو بشکنیم. سخت بود. 
رویا هنوز رویاست برای من و من... گفت چقدر سکوت شدی. گفتم نه که با تو سکوت باشم کلا حرفم نمیاد کنار هیچ کس. و نگفتم فقط با خودم حرف دارم اون هم کم.