مریم برای ترمه و ترنم لباس عروس خریده و بهشون میده بپوشن بازی کنن کثیفش کن شیطونی کنن. از لباس عروس کوچولوی بچه ها به عنوان لباس مهمونی استفاده نمیکنه. گفتم وقتی به چنین قیمتی خریدی چرا شده لباس بازی بچه ها؟ گفت دوست نداشتم این رویای همه چیز رو در عروس شدن دیدن رو مثل همه ی دختربچه ها در ذهنشون پروش بدن.
جالب بود.
اینکه فکر میکنم نیاز دارم یک سال سرکار نرم خونه بمونم و یک بازنگری کلی در زندگیم داشته باشم از سر تنبلی هست؟دارم خودم رو توجیه میکنم؟
خوشبختی جز اینکه برای یک دندون خراب من 4 نفر وقت دکتر گرفتن چی میتونه باشه؟!
خونواده همون بهشت موعوده که با صبر و گذشت و محبت ساخته میشه.
سخت ساخته میشه اما می ارزه چون محصول عزیز و گرانی هست.