فکر میکردم باید شیشه باشم که اگر میشکنم تیز شوم
حالا میگویم کینه همان شیشه خورده است که تمام جان آدم را زخمی میکند.
*عنوان از فاضل نظری
*عنوان از فاضل نظری
دوست های خوب اینطورند اسمت را که صدا میزنند حالت را که میپرسند ...
دلتنگی هایشان دلواپسی هایشان لبخندهایشان
خود خوشبختی است ؛ نزدیک و دوست داشتنی
ترس های قبلیت را که میشکنی و از شرشان خلاص میشوی ترس های تازه خلق میشوند
اصلا انگار همیشه باید یک چیزی باشد که آدم ازش بترسد
خودت را تنهاتر نکن
کسی که دوستت داشته را تنهاتر نکن
خنجری که به قلب محبوب دیروزت میزنی
هیزم پشیمانی فرداست
حتی اگر تیزی اش از کلمات باشد
انگار دروغ بزرگی گفته ام که مجبورم مراقب باشم لو نره و رسوا نشم
ذهنم پیش خودم نیست