تو از من یک آدم تازه ساختی پس به شدت برای من قابل احترامی.
ازت ابدا ناراحت نیستم. کمی غمگینم که به مرور حل میشه و چندان مهم نیست.
هیچ حسرتی ندارم. همه ی تلاشمو کردم و این خوشحالم میکنه.
ته قلبم نمیگم ای کاش...
فصل خوبی بود که تموم شد.
وقتی از رفتار یکی ناراحت میشم اول یقه خودمو میگیرم که چرا به یک نفر انقدر فرصت و زمینه دادم که حالا بتونه ناراحتم کنه. خوب شما حتی از برادرتون هم میتونید این مجال و زمینه رو سلب کنید همکار و همکلاسی و ... که جای خود دارن. بیش از پنجاه درصد مسائل به این شیوه برای من قابل حل بوده.
دیگران مسئولِ حالِ ما نیستند.
ولی اگر یک نفر باعث شد حالتون و رابطه تون با خودتون بد بشه یا ترکش کنید یا ازش فاصله بگیرید. هوشمندانه رفتار کنید و به امید طناب و چراغ قوه ای که به دستتون میده در چاه نرید.
هرچی کمتر دیگران رو در فشار بگذاریم و توضیح بخوایم
کمتر دروغ میشنویم.
حدالمقدور توضیح نخواهید
رفتار آدمها خودش کلمه ست توضیح هست.
گفت الان عاقلانه و منطقی رفتار کردن من خودش یه حماقت محسوب میشه.
حرفش حداقل درباره من که درست بود.
گفت فاطمه نگرانشم چون وقتی عصبانی میشه سیگار میکشه. تا روز دادگاهمون میخواد چقدر سیگار بکشه؟
بعد یه آهنگ play کرد که برق نگاهش میگفت آهنگ به شوهرش ربط داره: کنارم خیلی ها هستن، دلم پیشِ تو آرومه
قدردانِ خودم هستم برای راهی که اومدم تا بیست و هفت سالگی؛ برای شناختی که از خودم پیدا کردم پشت هر اشتباه و درست. هیچی اندازه دوباره بلند شدن سخت نیست. اگر قوی نبودم تقویم از مرداد ۹۵ به اردیبهشت ۹۷ نمیرسید. دختر جان برای راهی که از خودت تا خودت آمده ای دمت گرم.