۱۴۳ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

پیدا کردن یا پیدا شدن

امید میگفت با نوشتن خودت رو پیدا میکنی. پیدا کردم الان؟!

جوابش این هست: از سردرگمی مطلق نجات پیدا کردم اما هنوز پیدا نشدم.

با من صنما دل یک دله کن*

من وقتی احساسم رو میگم ایشون جواب میده ولی عزیزم درستش این هست که... و با منطقش منو ساکت میکنه. جلسه پیش که سعی کردم منطقی باشم میگفت میشه سعی کنی از احساست بگی و درست و غلط و منطق رو کنار بگذاری؟!

پس از ماه ها

شوهرخواهرم صبح میگفت همه قضیه پنچری و ایران خودرو و .... خیالپردازی بود درسته؟ گفتم آره. دروغ گفتم. راستش رو فقط مامان میدونه. گفت ولی همه اون شب متوجه شدن راست نگفتی. خوب دروغ نمیگی.

ناپذیر

میفرمایند خودت رو بپذیر و دست به انکار نزن!
خوب بخش هایی از من هست که دوست ندارم بپذیرمش؛

بهترینِ خودت باش*

آدمها فکر میکنن اونچه که ندارن؛ قطعا مهم ترین هست و اگر بود زندگی تغییر میکرد.
کسی که خانواده خوبی نداره میگه اگر خانواده م ... کسی که تحصیلاتش رو ادامه نداده؛ عاشق نشده، ازدواج نکرده یا بچه دار نشده و ....  
حال خوبتون رو به کسی یا چیزی وابسته نکنید. مال خودتون باشید و این خودتون رو خوب بسازید. طوری که از خودتون فراری نباشید.

شات گان؛ شلیک با کلمات

گفتم حس میکنم دارم مجازات میشم.
گفت فاطمه دنیا انقدر عادلانه بنا نشده که تو برای خطاهات مجازات بشی. داشت با نفرت میگفت یا آرامش؟!

رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم*

آنجا که آدم ها خوبیهایشان را برای هم میشمرند. آنجا که دیگر خسته شدند از خوب بودن؛ از همراهی و دوست داشتن؛ یعنی داستان تمام شده ای را کِش میدهند.

No body die virgine

یک جمله غیر مودبانه هست که با عبارت فوق آغاز میشه و اشاره میکنه به اینکه هیچ کس دست نخورده از این دنیا نمیره و دنیا از خجالت هرکس یه جوری درمیاد. به عبارتی میخواد بگه همه سختی و رنج های زیادی متحمل شدن.

سوت دوانگشتی

نداشتن/بلد نبودن خیلی چیزها در زندگی مثل بلد نبودن سوت دو انگشتی هست. کسی واسه بلد نبودنش غصه میخوره؟!

در انزوای خودم با تو عالمی دارم*

هر وقت یکی میپرسه آخه چه طوری تنهایی حوصله میکنی؟بعد فکر میکنم هیچ کس جز خودم نمیدونه تنها نیستم؛ توهمه جا همراهمی. شدیدا هم خوش میگذره.