امید میگفت با نوشتن خودت رو پیدا میکنی. پیدا کردم الان؟!
جوابش این هست: از سردرگمی مطلق نجات پیدا کردم اما هنوز پیدا نشدم.
امید میگفت با نوشتن خودت رو پیدا میکنی. پیدا کردم الان؟!
جوابش این هست: از سردرگمی مطلق نجات پیدا کردم اما هنوز پیدا نشدم.
من وقتی احساسم رو میگم ایشون جواب میده ولی عزیزم درستش این هست که... و با منطقش منو ساکت میکنه. جلسه پیش که سعی کردم منطقی باشم میگفت میشه سعی کنی از احساست بگی و درست و غلط و منطق رو کنار بگذاری؟!
نداشتن/بلد نبودن خیلی چیزها در زندگی مثل بلد نبودن سوت دو انگشتی هست. کسی واسه بلد نبودنش غصه میخوره؟!