آدم هایی که گربه ها رو دوست دارن درک میکنم اما وقتی به گربه ها نزدیک میشن این درک برای من مسدود میشه. مگه قراره به هرچیز که دوست داریم نزدیک بشیم؟ آدم هم باشه میشه به خودمون بگیم خوب دوستش دارم که چی و رد بشیم . گربه که جای خود داره.
آدم هایی که گربه ها رو دوست دارن درک میکنم اما وقتی به گربه ها نزدیک میشن این درک برای من مسدود میشه. مگه قراره به هرچیز که دوست داریم نزدیک بشیم؟ آدم هم باشه میشه به خودمون بگیم خوب دوستش دارم که چی و رد بشیم . گربه که جای خود داره.
الان که متوجه شدم از نظر سازمان بهداشت جهانی تا ۶۰ سالگی جوان هستیم به نظرم باید یک تجدید نظر کلی روی شیوه زندگی ام بکنم.
با رویا نشسته بودیم دنبال سررشته بودیم از چه وقت میانه ما ترک برداشت .
رویا گفت از بحث پارک اندیشه سیدخندان؛
گفتم نه قبلتر؛ از دفتر آقای ضابطیان.
این ترک یادمان داد دوستی یکی شدن نیست کنار هم بودن است.
انقدر نوازش و ستایش برای خودت هزینه میکنی که هر چه کنم بی قیمت میشود. به قدری خودت را دوست داری که در رابطه با تو آدم سومم، تو و خودت و من.
این من افتاده در رابطه ی موازی با دو نفر! تو که پس میزند و خودت که پیش میکشی.
تو جای من بودی دیوانه نمیشدی؟
دوستت دارم
خودم را به رفتن زده ام
تا دستم را بگیری.
سید محمد مرکبیان
برای ۶ ساعت لازم داشتیم در یک خانه اقامت کنیم تا صبح شود. سرچ کردم اجاره منزل مبله و چند شماره پیدا کردم.
تماس گرفتم آن طرف خط پسر جوانی بود پرسید نسبتتون با همسفراتون چیه؟ گفتم خانواده ایم.گفت خیلی از اینها که میان دنبال خونه دربستی میگن خانواده هستن اما تا موبایل یکی زنگ میخوره به اون یکی میگه چیزی نگی صداتو بشنون. بعد که دید واقعا خانواده ایم عذرخواهی کرد.
همه ی لحظه های غروب امروز از خودم می پرسیدم من فردا صبح با زهرا ایستگاه هفت توچال قرار دارم! پس چرا در آزادراه تهران همدان بودم؟!