انگشت های بابا که روی صفحه تنبک میرقصید، دایی که میزد زیر آواز. چشم های خسته ی مامان بزرگ بابابزرگ، مامان که حواسش هست سس برای کی بدون شکر باشه، برنج برای کی بدون روغن، مرغ برای کی سرخ نکرده و .... . وقتی صدای خنده خونه رو پر میکنه حتی تک و توک پوست تخمه هایی که از دستشون زمین ریخته زیر پا تیز نیست.