ملاقات با روانشناس ها سخت و شیرین هست از این حیث که اونها ما رو به یاد خودمون میارن.
ملاقات با روانشناس ها سخت و شیرین هست از این حیث که اونها ما رو به یاد خودمون میارن.
دیشب که داشت میگفت کی گفته زندگی همیشه خوش میگذره؟ کی گفته زندگی دائم خوبه؟...
میخواستم تمام قد به احترامش بایستم .
گفت حواسم بود با تموم شدن هیچ عشقی دنیا تموم نمیشه و همین باور روزهای بد نگهم داشت.
خوشحالم که باز ایستاده هر چند خسته ست اما خودش از قول غاده السلمان برام میخوند هرگاه مردی مرا ترک میکند زیبایی ام افزون میشود.
یکی از دانش آموزهای پارسالم به من کتاب "13 دلیل اینکه ..." رو هدیه داده که داستان درباره خودکشی دانش آنوز نوجوانی به نام هانا بیکر هست. خوندمش و ذهنم رو رها نکرد. ساده و ملموس بود.
گفت متاسفم!
گفتم چقدر شیک. واقعا ممنونم از ابراز تاسفت.
گفت چیکار کنم خوب؟
گفتم تاسف کمه؛شرمنده باش خجالت زده باش غمگین باش اما متاسف نه. اصلا خوشحال باش ولی متاسف نباش.
گفت تو به پولش احتیاج داری؟ گفتم یعنی نیاز مالی نباشه باید تا یازده صبح بخوابیم دوازده صبحونه بخوریم تا غروب کانالهای ماهواره رو بالا پایین کنیم شب هم غذا از بیرون بگیریم؟ گفت زندگی ایده آل همینه دیگه. تازه دیدم چقدر ایده آل هامون دوره از هم.
شما وقتی ظرف میشورید بعد از شستشو هر ظرفی که برمیدارید میگید: این همون بود که لکه ی قرمه سبزی و ژله و پلو و ... داشت من شستمش؟! بخشیدن مثل شستن هست. یادآوری نکنید.