گفت سعی کن از کنار همه چیز راحت عبور کنی، چه خوشی چه ناخوشی.
دلم میخواست مثل همه ی کارمندهای باحوصله ی جهان توضیح بدم مشکلی که پیش اومده اصلا در حدود وظایف من نیست که بخوام پاسخگو باشم ولی چون بی حوصله ام گفتم حق با شماست.
شنیدم که مردان راه خدای
دل دشمنان را نکردند تنگ
تو را کِی میسر شود این مقام
که با دوستانت خلاف است و جنگ
میدونی از زندگی چی میخوای؟ میدونی کجای مسیر ایستادی؟ شهامت راست گفتن به خودت رو داری؟ خودت رو پیدا کردی؟ نقصان ها و قوت و ترس ها و محدودیت هات رو میشناسی؟