بگو وقتی تو نباشی من کجای روزگارم
بگو بار گریه هامو روی دوش کی بذارم
یکی داشت هلن گوش میداد بغضم گرفت. با هلن با میثم مطیعی با هرچیزی قلبم مچاله میشه...
بگو وقتی تو نباشی من کجای روزگارم
بگو بار گریه هامو روی دوش کی بذارم
یکی داشت هلن گوش میداد بغضم گرفت. با هلن با میثم مطیعی با هرچیزی قلبم مچاله میشه...
دروغ چرا؛ من از مرگ آدمهایی که دوستشان دارم همیشه ترسیده ام. از کفن و خاک و قبرستان ترسیده ام...اما یک روز که خیلی از آن نگذشته پایم را روی دیواره های قبر گذاشتم و رفتم پایین و کفنی را پس زدم تا آخرین دوستت دارم را بگویم...بعد که بالا آمدم دیدم باز میان همهمه ی قبل از دفن دارم داد میزنم " همیشه دوستت دارم...یادت بمونه"
بعد از تو به کدام دیوار میشود تکیه کرد که ناغافل فرو نریزد؟ این جهانِ غریبه ی بعد از تو را چه کنم؟
وقتی اومدن سنگ آخر بگذارن فکر کردم جلوی بقیه بگم یا نگم؟ همه دعا میخوندن و گریه میکردن. من داد زدم که دوستت دارم! همیشه دوستت دارم.
و یقین دارم تنها نشدم. کیفیت حضورت تغییر کرده اما کنارمی. تو منو رها نمیکنی...من توام، تو خودت رو رها نمیکنی.