امید؛ نمیدونی امروز چقدر دلم میخواست بغلت کنم.
چند دقیقه حرف زدیم؟ همه ی کلمه ها رو توی آغوشت گوش میدادم انقدر نزدیک بود احساسم به حضورت...امید دادی به شنبه ای که منتظر حالِ خوشی نبود.
ذخیره ی روزهای تاریک منی؛ با صدات... فقط با صدات.
امید؛ نمیدونی امروز چقدر دلم میخواست بغلت کنم.
چند دقیقه حرف زدیم؟ همه ی کلمه ها رو توی آغوشت گوش میدادم انقدر نزدیک بود احساسم به حضورت...امید دادی به شنبه ای که منتظر حالِ خوشی نبود.
ذخیره ی روزهای تاریک منی؛ با صدات... فقط با صدات.