گفتم به خدا اعتقاد داری
گفت ممنون که پرسیدی؛ نمیدونم وجود داره یا نه اما اینکه تو و مادرم به خدا معتقدید حالمو خوب میکنه.
گاهی بهش فکر میکنم. زینب همه ی خاطرات یتیم نرگس ها رو برام شست...
گفتم به خدا اعتقاد داری
گفت ممنون که پرسیدی؛ نمیدونم وجود داره یا نه اما اینکه تو و مادرم به خدا معتقدید حالمو خوب میکنه.
گاهی بهش فکر میکنم. زینب همه ی خاطرات یتیم نرگس ها رو برام شست...