من صبوری میکنم صبوری میکنم صبوری میکنم صبوری میکنم بعد وقتی می بینم مورد قدرشناسی قرارنگرفتم رها میکنم.
مهندس احمدی داره از ایران میره گفته بیا مجموعه ی ما کار کن تا هستم؛ گفتم قول دادم. تعهد دارم به کارفرمام. گفت بی مزایا و با حقوقی که با مبلغش شبیه رایگان کارکردنه . گفتم مثل ازدواجه؛ آدم وقتی بعد از ازدواجش یه آدم بهتر می بینه که قراردادش رو فسخ نمیکنه. گفت آدم باید به خودش پایبند باشه. گفتم آدم خودش رو در بقیه می بینه و به اون تیکه های اشنای خودش که در دیگران می بینه پایبند می مونه.
کلی خندید بنده خدا گفت احترام زیادی براتون قائلم ولی شما خیلی دیوونه ای.