با تپ سی داشتم برمیگشتم خانه. پشت تلفن گفت: صدا میرسه؟ گفتم آره متاسفانه.
گفتم قرار داد امسالت رو ماهی چند بستی؟خندید
گفتم نمیخوام درآمدت رو بشمرم میدونم bad question هست ولی میخوام بدونم. گفت انقدر گفتم میشه هفته ای ایکس تومن روزی آ تومن دقیقه ای بی تومن.
سکوت کرد
گفتم شما خیلی آدم گرونی هستی. وسعم نمیرسه به شما. از پس هزینه های اینکه پشت تلفن یک دققه وقتت رو بگیرم هم برنمیام.
گفت من خریدنی نیستم. میخواستم بگم خودفروشی انواع داره. هم خریدنی هستی هم فروخته شدی. گفتم خداقوت مراقب خودت باش شبت به خیر
حسم تنفر بود توام با علاقه. انگار قیمه رو ریخته باشن تو ماست!