زهرا دیگه کلافه شده بود از من...از اینکه سر و ته حرفهام ایشون بود. گفت فاطمه اگر بتونی فراموشش کنی و ذهنت پیشش نباشه بهت جایزه میدم! داشتیم از جشنواره فیلم کوتاه برمیگشتیم؛ گفتم جایزه م چیه؟ لبخند زد گفت یه دور فرمونِ گل گلی. 

جمعه روکش گل گلی رو تن فرمون ماشین کردیم.