شبها که میرم انباری رو کنکاش میکنم کاست های مامان بابا رو پیدا میکنم. کاست های پوران برای باباست و سیما بینا برای مامان. انباری دفتر خاطرات مصور ماست چون مامان آدم خاطره بازی بوده و سعی داشته خیلی چیزها رو نگه داره.