صدای مامان تو خونه می پیچید: قربونت برم هوا گرم شده تشنه ای عزیزم؟ به خنده میگفتم مامان با منی؟ ولی میدونستم یا با گلدونهاست یا کبوترهای پشت پنجره.
صدای مامان تو خونه می پیچید: قربونت برم هوا گرم شده تشنه ای عزیزم؟ به خنده میگفتم مامان با منی؟ ولی میدونستم یا با گلدونهاست یا کبوترهای پشت پنجره.