گفته تا فاطمه مشکی ش رو درنیاره منم درنمیارم. براش هدیه بخر لباس مشکی ش رو دربیاره.
کتاب خریدم. 
با کتاب میشه روح رو شست؛ گزینه بهتر از کتاب سفر بود ولی فعلا در دسترسم نیست.
علی گفت فاطمه خیلی گلی! آخه با کتاب؛ گفتم آره. بخونه حالش بهتر میشه. مگه همین رو نمیخواستیم؟!