باهم رفتیم صبحونه ی جمعه رو آهار بخوریم. جلوی طباخی ایستادم؛ دوتامون چندان خوش دل نبودیم نسبت به خوردنِ سیرابی اما گفتیم بریم تجربه کنیم.
همراهِ؛ اغلب نه نمیگه. حتی وقتی گم شدیم از اول جاده چالوس سردرآوردیم صدای خنده ش قطع نمیشد. داشتنت سرمایه ست رفیق.