گفت من دیگه انرژی ندارم شکست عشقی بخوری
باز تیکه هاتو جمع کنیم سر هم کنیم از نو بسازیمت.
خودت نذار زلزله بیاد.
بعد یه پارچه نشونم داد گفت تو میگی چه مدلی بدوزمش؟ البته خودم میدونم؛ میخوام پیرهن بدوزم بلند خنک راحت .
گفت من دیگه انرژی ندارم شکست عشقی بخوری
باز تیکه هاتو جمع کنیم سر هم کنیم از نو بسازیمت.
خودت نذار زلزله بیاد.
بعد یه پارچه نشونم داد گفت تو میگی چه مدلی بدوزمش؟ البته خودم میدونم؛ میخوام پیرهن بدوزم بلند خنک راحت .