گفت فاطمه جان ببخشید پشت در موندی بابا؛ ما حواسمون به تو نبود.
الان که کم می بینمش کلمه هاش رو در غیابش بو میکنم و نفسم معطر میشه.
بابا من روی عکس سبیل وسط صفحه ساعتم شما رو می بینم... به خاطر همین دوستش دارم.