همه روزهای کودکی عاشقت بودم.عاشق گرفتن دستهات و نوازش موهات.یک دهه اول زندگی من باشکوه ترین خانوم دنیای من بودی. بعدها وقتی دیدم دوست و دشمن را نمیشناسی و حواست نیست چی را کجا بگویی و بی دلیل خوشی های زندگیت را ناخوش میکنی دیگر به دوستت داشتنت افتخار نمیکردم؛ اما در دل هنوز هم...