یکوقتی چنین شبی بیدار بودم از خدا بخوام سرنوشت بهتری برام رقم بزنه

حالا فهمیدم باید از خدا بخوام طاقت پذیرش تقدیری که صلاح میدونه بهم بده

درست مثل قهرمان امشب که با آگاهی از تقدیرش سحر به مسجد رفت؛ رضا به رضائک

* از حافظ