۶ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

فرودگاه بی مهر

من ازش جدا شدم و در آینه زیباترم.

احساس قدرت میکنم.

دیگه هرروز ندارمش اما هنوز خوبم 

و این خیلی زیباست

بدون درد

هر پایان تلخی ارزش جشن گرفتن داره؛ چون تموم شده.

بلوغ همیشه درد داره عزیزم

حافظه ی ناکارامد

یادم بود تولدت رو؛ ولی لزوما هر دانسته ای فضیلت نیست.

لالون

یادته دو تا انار خریدی 

یکی رو با من نصف کردی

یکی رو بردی خونه با مادرت بخوری

تولدت بود ابان بود

دور انداختم خودم رو، در آغوش تو

نه اینکه تو رو خیلی دوست داشته باشم

انقدر خودمو دوست ندارم که میخوام هدیه بدمش به تو

شاید به دردت بخوره!

شرح دهم غم تو را رشته به رشته موبه مو*

همش عادته 

میخوام به دوریت عادت کنم.