در حق من لبت این لطف که می فرماید
سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این
آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید
گو در این کار بفرما نظری بهتر از این
در حق من لبت این لطف که می فرماید
سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این
آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید
گو در این کار بفرما نظری بهتر از این
نه روزهای بد عقوبت هست، نه روزهای خوب پاداش.
زندگی پر از مساله ست که پذیرش و یا حلش رو تمرین میکنیم. با این نگاه آسونتر زندگی میکنم تا اینکه فکر کنم خدا، معشوق آزار هست و چون من لیلی ش هستم هر روز کاسه کوزه م رو میشکنه. زندگی بازی فکریه...جدیش نگیر اما ادامه ش بده و سرخوش باش که ارزش تو به جایگاهت در بازی ربطی نداره. ارزش تو به تعریف شخصی و یک نفره ت از خودت بستگی داره.
اگر همکارتون اول صبح با کلی گل نرگس وارد اتاق شد با این توجیه که "جلوی ماشینتون چند وقت پیش نرگس دیدم؛ فکر کردم حتما دوست دارید!" شک نکنید این پایان ماجرا نیست و احتمالا ایشون قراره مرخصی تشریف ببرن و حجم انبوهی کار انتظار شما رو میکشه.
بیشترین چیزی که از سریال How I met your mother یاد گرفتم اهمیت حرف زدن بوده. که اگه مشکلی بینتون هست، برین سراغ طرف و باهاش حرف بزنین. و خوب مادامی که طرف مقابلتون آدم منطقیه، این روش در موردش جواب میده. این وسط بدترین اتفاقی هم که بعد از حرف زدن ممکنه بیفته اینه که هیچ اتفاقی نیفته.
از کانال ضحی
استادم میگفت آدم در تنهایی خودش رو میسازه در جمع اونچه پیش تر ساخته شده رو به نمایش میگذاره. میگفت برای تغییر زندگیت؛ از تغییر تنهاییت شروع کن.