۸۶ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

ششم دی

خوشحالم که زنده ام. نفس کشیدن سخت و زیباست.

هدف:کرگدن

پوست کلفت و بی خیال باش تا به هدفت برسی.

بزن رو شونه خودت بگو آفرین

هیچ وقت فکر نمیکردم با شبی سه ساعت خواب بتونم تاب بیارم مدتها اما تونستم و خوب تا پایان دی هم باید بتونم. جمعه ها هم روز کاری محسوب میشه و دیگه به بدنم نمیتونم بگم طاقت بیار تا جمعه. این مقطع زمانی تموم میشه و من میزنم رو شونه خودم میگم آفرین که تونستی.

دو زن برای یک مرد

اگر هم زمان دوجا کار میکنید 

اگر هر دو بدونن که خوب حس میکنن هووی هم هستن

اگر هردو ندونن که پوست شما کنده ست

اگر هم فقط یک طرف بدونه مدام مجبورید به طرف مطلع باج بدین که من واقعا اینجا هم به اندازه اونجا برام مهمه. 

فلذا در هر صورت روحتون شاد

رفتارهای اجتماعی غیر بهداشتی

هیچ وقت حقیقت رو در صورت فرد روبه روتون تف نکنید.

مادرفرزندی

زندگی درد داره کوچولو. گاهی حس میکنم ما برای زندگی در این جهان زیادی حساسیم یا زندگی زیادی سخته. باید تا جایی که میتونی از اینکه وجود نداری و درد نمیکشی لذت ببری. راستی تو اگر رنج رو نفهمی لذت هم نمیتونی بفهمی اما شک نکن چیزی از دست ندادی.

خستگان

کم مونده روی پیشونیم بنویسم : تا اطلاع ثانوی تعطیل است.

چپ کردن

پشتِ هر پیچِ سختی آدم میگه دیگه می ایستم جلوتر نمیرم خسته ام نمیتونم نمیخوام اما زندگی باز هم جلوتر میره.

دهان

شنیدی یکی به یکی میگه حرف دهنتو بفهم؟یه همچین چیزی.

در ستایشِ روحِ بزرگِ مادرها

مامان از حیوون خونگی خوشش نمیاد ولی آخرشب برای سگ این یکی و قناری اون یکی گوشت و کاهو میده ببرن. دوست نداشتن دلیلِ خوبی برای بی توجهی نیست.